ایزون
نویسه گردانی:
ʼYZWN
ایزون . (اِخ ) جزیره ایست یک فرسنگ در یک فرسنگ و درو زرع و نخل است و در فارسنامه آن را از کوره ٔ اردشیرخوره گرفته اند. (نزهةالقلوب ).
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ایزون . (اِ) معرب یونانی «ائیزون ». ۞ همیشک . (فرهنگ فارسی معین ). لغت یونانی و به معنی دائم الحیاة و به عربی حی العالم و بفارسی همیشه بهار...
ایذون . (ق ) ایدون . اینچنین . بدین طریق . (ناظم الاطباء). رجوع به ایدون شود.
عیذون . [ ع َ ] (اِخ ) نام جد ابوعلی قالی است . (از منتهی الارب ).
ابن عیذون . [ اِ ن ُ ع َ ] (اِخ ) رجوع به ابوعلی قالی شود.