ایل جاری
نویسه گردانی:
ʼYL JARY
ایل جاری . (ص نسبی ) منسوب به ایل جار. رجوع به ایل جار و ایل جاری کردن شود. (یادداشت بخط مؤلف ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ایل جاری کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) خبر کردن . ابلاغ کردن . اطلاع دادن مردم ده را برای کاری .