این . [ اَ ن َ ] (ع  اِ) یکی  از مقولات  نه گانه ٔعرض  است  در فلسفه  و منطق  و آن  بودن  چیزی  است  در مکان  معین  و مخصوص  
 ۞ . (فرهنگ  فارسی  معین ). یکی  از مقولات  نه گانه ٔ عرضی  و آن  عبارت  از بودن  چیزی  است  در مکان  معین  و مخصوص . بعضی  میگویند: «این » عبارت  از نسبت  چیزی  است  بمکانی . شیخ  میگوید:«این » بر دو قسم  است  یکی  حقیقی  که  عبارت  از بودن  شی ٔ است  در مکان  معین  و محدود و مخصوص  بخود و دیگری  غیرحقیقی  و آن  عبارت  از بودن  شی ٔ است  در مکان  بزرگتر از خود. (فرهنگ  لغات  و اصطلاحات  دکتر سجادی ). هو حالة تعرض  للشی ٔ بسبب  حصوله  فی  المکان . (تعریفات ). عبارت  است  از حصول  چیزی  در مکان  همچو حصول  زید در خانه  یا در بازار. (نفایس  الفنون ). حصول  الشی ٔ فی  المکان ، و این  سؤال  عن  مکان  مبهم . (بحر الجواهر) 
: ذات  او سوی  عارف  و عالم 
برتر ازاین  و کیف  و از هل  و لم . 
سنائی .
هست  صد چندان  میان  منزلین 
آن  طرف  از این  تا بالای  این . 
مولوی .
رجوع  به  اساس الاقتباس  ص 
50 شود.