اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

اینجا

نویسه گردانی: ʼYNJA
اینجا. (اِ مرکب ، ق مرکب ) این مکان . این موضع. این محل . ایدر. هنا. هیهنا :
من اینجا دیر ماندم خوار گشتم
عزیز از ماندن دائم شود خوار.

دقیقی .


همان طوس و نوذر در آن بستهید
کجا پیش اسب من اینجا رسید.

فردوسی .


بماندم اینجا بیچاره راه گم کرده
نه آب با من یک شربه نه خرامینا ۞ .

بهرامی .


پای او افراشتند اینجا چنانک
تو برزگون راژها افراشتی .

لبیبی .


چون و چرا بجوی که بر جاهل
گیتی چو حلقه تنگ از اینجا شد.

ناصرخسرو.


دانید که اینجا نیز گریزگاهی نیست . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 101).
بگفتا نیارم شد اینجا مقیم
که در پیش دارم مهمی عظیم .

سعدی .


گره تا میتوانی باز کن ازکار محتاجان
چو بیکاران بناخن گردن خود را مخار اینجا.

صائب .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.