اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بابا

نویسه گردانی: BABA
بابا. (اِخ ) نام مولای عباس . || نام مولای عایشه . || نام پدر عبدالرحمن بن بابا یا باباه تابعی . || نام پدر عبداﷲبن بابا یا بابی یا بابیه تابعی . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
بابا. (اِ) پدر. اَب . باب . والد : هست مامات اسب و بابا خرتومشو تر چو خوانمت استر. سنائی .ز ابتدا سرمامک غفلت نبازیدم چو طفل زانکه هم مامک ر...
بابا /bābā/ (ا.). ۱. پدر: ◻︎ طفل تا گیرا و تا پویا نبود / مرکبش جز گردن بابا نبود (مولوی: ۷۲). ۲. پدربزرگ. ۳. عنوانی برای برخی از عارفان: باباطاهر عری...
بأباء. [ ب َءْ با ] (ع ص ) دانشمند. (منتهی الارب ). زیرک . (ناظم الاطباء).
آی بابا. (اِخ ) (از: ترکی آی ، ماه + فارسی بابا، پدر) نامی است که مادران ماه را دهند آنگاه که کودکان شیرخواره ٔ خود را با نشان دادن ماه ...
ای بابا. {اِ}. شبه جمله ای بیانگر تعجب، ناراحتی، افسوس، گله گزاری ملایم، اِستِنکار، مخالفت و اعتراض و رد و انکار خفیف. معادل tush در انگلیسی.
بابا کلک . [ک َ ل َ ] (اِخ ) دهی از دهستان گاودول بخش مرکزی شهرستان مراغه ، 28 هزارگزی جنوب خاوری مراغه ، 15 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قره بابا. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش تکاب شهرستان مراغه واقع در 22 هزارگزی جنوب باختری تکاب و 8 هزارگزی شمال باختری راه ...
قره بابا. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان عباسی بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 27هزارگزی جنوب خاوری بستان آباد و 3 هزارگزی شوسه ٔ میان...
قره بابا. [ ق َ رَ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان اوجان بخش بستان آباد شهرستان تبریز واقع در 10 هزارگزی جنوب بستان آباد و 3 هزارگزی شوسه ٔ میانه به ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۶ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.