اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بابرتی

نویسه گردانی: BABRTY
بابرتی . [ ب َ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن محمودمعروف به اکمل الدین بابرتی حنفی دمشقی (710 - 786 هَ . ق .) شیخ خانقاه شیخونیه . ابن حجر در «انباءالغمربابناء العمر» گوید: در هفتصدو ده واندی بزاده و پس از تعلم ابتدائی به حلب آمد و پس از اخذ علم از دانشمندان در 740 هَ . ق . به قاهره شد و نزد شمس اصفهانی و ابوحیان اندلسی تلمذ کرد، و شیخون امور خانقاه رابدو سپرد و وی را شیخ نامید اما او امتناع کرد. او راست : «شرح مشارق » و «شرح اصول بزودی » و «شرح مختصر ابن الحاجب » و «شرح مختصر المناره » و غیره . گویند سلطان ملک الظاهر برقوق ، نخستین از ملوک چرکسی مصر بدرب خانقاه وی بانتظار او می ایستاد تا بدرآید و سوار شود. و اشرف شعبان وقتی از پائین خانقاه میگذشت بسلام شیخ می ایستاد در حالی که شیخ نزدیک پنجره نشسته بود.امیرشیخون او را تعظیم بسیار میکرد، پس خانقاهی برای وی بساخت و تدریس در جامع آن را به وی واگذاشت . ابن ایاس در تاریخ مصر گوید: وی در شب جمعه ٔ سال 786 هَ . ق . درگذشت و سلطان به تشییع او آمد. کتاب «العنایة بشرح الهدایة» (در فقه حنفی ) از اوست و آن شرح هدایة برهان الدین فرغانی برغینانی است که در کلکته بسال 1813 م . چاپ شده است و نیز در بولاق در حاشیه ٔ فتح القدیر للعاجز الفقیر تألیف کمال الدین بن الهمام بسال 1318 هَ . ق . طبع شده است . (معجم المطبوعات العربیة ج 1 ستون 503 و 504) (زرکلی ج 1 ص 137 ج 3 ص 977).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
بابرتی . [ ب َ ] (اِخ ) قریه ای از اعمال دجیل بغداد است . (از معجم البلدان ). و مصحف آن در مراصد الاطلاع «باب برتی » است . رجوع به همین نام ...
بابرتی . [ ب ِ ] (ص نسبی ) منسوب به بابِرت .
بابرتی . [ ب َ ](ص نسبی ) منسوب به بابرتی ̍. (معجم البلدان ) (سمعانی ).
بابرتی .[ ب َ ] (اِخ ) ابوالقاسم هبةاﷲ محمدبن حسن بن ابی الاصابع صربی بابرتی . وی در قریه ٔ بابرتی متولد شده و در صربیه ٔ بغداد پرورش یافته ا...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.