باجی
نویسه گردانی:
BAJY
باجی . (ص نسبی ) لفظ فارسی است بمعنی خراجی و باج دهنده . (غیاث ). باجگزار. (آنندراج ). || (اِ) باج و خراج نامعین . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
باجی یاسمن .[ س َ م َ ] (اِخ ) یکی از ائمه ٔ فقه کتاب کلثوم ننه .
علاءالدین باجی . [ ع َ ئُدْ دی ن ِ ] (اِخ )علی بن محمد شافعی . رجوع به علی بن محمد شافعی شود.
قلعه سلطان باجی . [ ق َ ع َ س ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قمرود بخش مرکزی شهرستان قم . این ده در 6هزارگزی شمال قم قرار گرفته و موقع جغ...