اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بادام چنگ

نویسه گردانی: BADʼM CNG
بادام چنگ . [ م ِ چ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) این لغت در فرهنگ بهار عجم و آنندراج آمده بدون ذکر معنی و در فرهنگهای دیگر نیافته ایم :
پسته لبی را نشان در پس بادام چنگ
تا دهد ابریشمش فندق تر را نوا.

بدر چاچی (از آنندراج ) (از بهار عجم ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.