اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

باد فتق

نویسه گردانی: BAD FTQ
باد فتق . [ دِ ف َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مرضی است که خایه بزرگ شود. (غیاث ) (آنندراج ) :
بباد فتق براهیم و غلمه ٔ عثمان
بدبه ٔ علی موش گیر وقت دباب .

خاقانی .


رجوع به بادگن و بادگند شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.