اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بادمجان

نویسه گردانی: BADMJAN
بادمجان . [ دِ ] (اِ) در تداول عامه ، بادنجان . رجوع به بادنجان شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
بادمجان . [ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرشیو بخش مرکزی شهرستان سقز. در 56هزارگزی جنوب سقز و 8هزارگزی شمال بیان دره در کوهستان واقع است ...
بادمجان گیاهی است یکساله و دارای ساقه نسبتا ضخیم و پوشیده از کرک که ارتفاع ساقه آن تا 70 سانتیمتر می‌رسد. برگهای آن بیضی شکل با نوک باریک و گلهای آن ...
گونه ای خورش ایرانی که با پلو یا چلو خورده میشود و ترکیبی است از بادمجان سرخ شده، گوشت، پیاز داغ، لپه و گوجه فرنگی یا رب آن٠
بادنجان گیاهی خوراکی از تیرهٔ بادنجانیان است. به نظر می‌رسد که این گیاه بومی هندوستان بوده‌است.[فا ۱] این گیاه در تمام مناطق گرمسیری و نیمه‌گرمسیری رش...
گونه ای خوراک ایرانی که ترکیبی است از برنج چلویی و خورش بادمجان (خورش بادمجان ترکیبی است از بادمجان سرخ شده، گوشت، پیاز داغ، لپه و گوجه فرنگی یا رب آن...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.