اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بار خیمه

نویسه گردانی: BAR ḴYMH
بار خیمه . [ رِ خ َ /خ ِ م َ / م ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قرارگاه باج گیران در راهها و گذرگاهها. میرنظمی گوید :
خیال غمزه ها در دل نشسته
بجان آمد شدن را راه بسته
بخواهد بار خیمه از دل و جان
گذرگاه نفس بندید هر آن .

(از شعوری ج 1 ورق 190 برگ آ).


باجگاه . گمرکخانه . (دِمزن ). || بکثرت استعمال بخود باج گیر هم اطلاق شده است . باجدار. (دِمزن ). جمعکننده ٔ مالیات و گمرک . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.