اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بار گران

نویسه گردانی: BAR GRʼN
بار گران . [ رِ گ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ثقل . (منتهی الارب ). بار سنگین . وقر. (ترجمان القرآن ) :
شتروار بار گران دو هزار
پسندیده باژ ازدر کارزار.

فردوسی .


|| بمجاز، تکلیف شاق :
گر شریعت همه را بار گرانست رواست
بار اگر خر کشد این عامه همه پاک خرند.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.