اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بارنگ بویه

نویسه گردانی: BARNG BWYH
بارنگ بویه . [ رَ ی َ / ی ِ ] (اِ مرکب ) بادرنجبویه . جعفری . (ناظم الاطباء). بادرنگ بویه . (دِمزن ). حوک . بادروج . بورنگ . بادرنجبویه . نوعی ریحان خوشبو است که بادرنبو و بادرنبویه و بادرنجبویه و بادرود هم گویند و در عربی بادروج نامند. (شعوری ج 1 ورق 190 برگ ب ). رجوع به هر یک از لغات فوق در جای خود شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.