بازنجان
نویسه گردانی:
BAZNJAN
بازنجان . [ زِ ] (اِ) بادنجان . (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
بازنجان . [ ] (اِخ ) نام تیره ای از عشایر کرد. بنابر مسطورات فارسنامه ، یکی از عشایر شبانکاره «رم -البازنجان » بوده که همان بازرنگی است . م...
باذنجان . [ ذَ / ذِ ] ۞ (معرب ، اِ) معرب باذنگان . ترکاری معروف که بهندی بیگن گویند. (غیاث ) (آنندراج ). مأخوذ از بادنجان فارسی و بمعنی آن ...