 
        
            باغ 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        BAḠ 
    
							
    
								
        باغ . [ غِن ْ ] (ع  ص ) طلب کننده . طالب .ج ، بُغاة و بُغیان . (تاج  العروس ) (اقرب  الموارد).
-  جمل  باغ  ؛ لایلقح . (از اصمعی  بروایت  تاج  العروس ). شتری  که  باردار نگرداند ناقه  را. (ناظم  الاطباء).
||  ستم کننده . تجاوزکننده . تجاوزکننده  از حق  بسوی  باطل . (از تاج  العروس ).ظالم . (اقرب  الموارد). سرکش . عاصی  بر خداوند و مردم . (از اقرب  الموارد) :  انما حرم  علیکم  المیتة والدم  و لحم  الخنزیر و ما اهل  به  لغیراﷲ فمن  اضطرغیر باغ  ولاعاد فلا اثم  علیه  ان  اﷲ غفور رحیم ؛ جز این نیست  که  حرام  کرده  بر شما مردار و خون  و گوشت  خوک  وآنچه  را صدا بلند کرده  شد به  آن  از برای  غیر خدا، پس  کسی  که  ناچار شد باغی  و تجاوز کننده  نیست ، پس  نیست گناهی  بر او بدرستی  که  خدا آمرزنده  است . (قرآن  173/2). فانه  رجس  او فسقاً اُهِل َّ لغیراﷲ به ، فمن  اضطر غیر باغ  ولاعاد...؛ پس  آن  [ مردار و خون  و گوشت  خوک  ] پلید است  و فسقی  که  بانگ  زده  شده  از برای  غیر خدا، پس  کسی  که  مضطر شد، غیر باغی  و نه  تجاوز کننده  است ...(قرآن  145/6) انما حرم  علیکم  المیتة والدم  ولحم  الخنزیر... فمن  اضطر غیر باغ  ولاعاد... (قرآن  115/16).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  تخت . [ غ ِ ت َ ] (اِخ ) یکی  از باغهای  مشهور اصفهان  درعصر صفوی  که  چهل  هزار گز مربع وسعت  داشته  است . (از گزارشهای  باستانشناسی  ج 3 ص 205)...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  تره . [ ت َرْ رَ ] (اِ مرکب ) باغ  یا قطعه  زمین  محصوری که  در آن  سبزی  کارند. (لغت  محلی  گناباد، خراسان ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  تیر. (اِخ ) دهی  است  از دهستان  توابع ارسنجان  بخش  زرقان  شهرستان  شیراز که  در 74هزارگزی  خاور زرقان  و یک  هزارگزی  راه  فرعی  ارسنجان  به  ک...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ جانی . (اِخ ) نام  محلی  از رستاق  طبرش  (تفرش ) [ قم  ] . (تاریخ  قم  ص 119).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  جنت . [ غ ِ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) نام  محلتی  در جنوب  تهران  نزدیک  باغ  فردوس .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  جنت . [ غ ِ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) باغی  بوده  است  به  قزوین  که  آنرا باغ  سعادت آباد نیز خوانده اند :  سفیر فیلیپ  سوم  پادشاه  اسپانی  در سال  1...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  جنت .[ غ ِ ج َن ْ ن َ ] (اِخ ) باغی  است  به  شیراز از بناهای  حاج  میرزا ابوالحسن خان  مشیرالملک  و آنرا حدود سال  1260 هَ . ق . ساخته  است . (ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  چله . [ چ ِ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  قراتوره  بخش  دیواندره  شهرستان  سنندج  که  در 106 هزارگزی  خاور دیواندره  کنار رودخانه ٔ قزل...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  چله . [ چ ِ ل َ / ل ِ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  سرشیو شهرستان  سقز که  در 11 هزارگزی جنوب  خاور سقز و 5 هزارگزی  شوسه ٔ سقز به  سنندج  واقعاس...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  چمک . [ چ َ م َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  حومه ٔ بخش  مرکزی  شهرستان  بم  که  در 3 هزارگزی  شمال  باختری  بم  و 2 هزارگزی  شمال  شوسه ٔ بم  ب...