 
        
            باغ 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        BAḠ 
    
							
    
								
        باغ . (اِخ ) ده  کوچکی  است  از دهستان  مارز بخش  کهنوج  شهرستان  جیرفت  که  در 150 هزارگزی  جنوب  کهنوج  و 10 هزارگزی  باختر راه  مالرو انگهران  به  کهنوج  واقع و دارای  4 تن  سکنه  است . (از فرهنگ  جغرافیایی  ایران  ج  8).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۴۸۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۹ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  داد. (اِخ ) صورت  دیگری  از کلمه ٔ بغداد. خوندمیر آرد :  بعضی  از فضلاء در وجه  تسمیه ٔ آن  بلده  گفته اند که  در ازمنه ٔ سابقه  در آن  حوالی  با...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  شیخ . [ غ ِ ش َ ] (اِخ ) دهی  است  از دهستان  کنار رودخانه  و فرقان  بخش  حومه ٔ شهرستان  ساوه  که  در 9 هزارگزی  خاور مرکز بخش  و بر کنار راه  ش...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  شهر. [ غ ِ ش َ ] (اِخ ) باغی  بوده  است  به  هرات  :  [ سلطان  ابوسعید ] روز دیگر از درب  قیچاق  به  هرات  در آمده  به  باغ  شهر که تختگاه  قدیم ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  صبا. [ غ ِ ص َ ] (اِخ ) نام  باغی  به  شمال  تهران  و اکنون  بسبب  تقسیم  شدن  قسمتی  از اراضی  آن  بصورت  محلتی  از تهران  در آمده  است  و در آن...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  صفا. [ غ ِ ص َ ] (اِخ ) باغی  بوده  است  به  تبریز که  عباس  میرزا نایب السلطنه احداث  نموده  است  :  دو باغ  در دارالسلطنه ٔ تبریز [ ساخت  ] یکی...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  عاد. [ غ ِ ] (اِخ ) باغ  ارم . رجوع  به  باغ  ارم  شود.
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ داری . (حامص  مرکب ) نگاهداری  باغ .  ||  خداوند و مالک  باغ  بودن .  ||  محافظ و نگهبان  باغ  بودن .  ||  تمشیت  امور باغ  کردن . باغبانی .  ||  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ دشت . [ دَ ] (اِخ ) دهی  است  جزء دهستان  الموت  بخش  معلم  کلایه ٔ شهرستان  قزوین ، که  در 6 هزارگزی  جنوب مرکز بخش  و 48 هزارگزی  راه  عمومی  وا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  دشت . [ دَ ] (اِخ ) دهی  است  جزء دهستان  سیاهکلرود بخش  رودسر شهرستان  لاهیجان ، که  در19 هزارگزی  جنوب  خاور رودسر و 3 هزار و پانصدگزی  جنوب  ر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        باغ  دشت . [ دَ ] (اِخ ) از قراء جره  و قامور. (جغرافی  غرب  ایران  ص 112). به  مسافت  کمی  جنوبی  اشفایقان  و مزرعه ٔ نصیرآباد، حریم  باغ  دشت  از مو...