بالا

نویسه گردانی: BALA

بالا. (اِ) مأخوذ از سانسکریت ، گیاه معطر. (ناظم الاطباء) :
هر گل بالا که دهد بوستان
بیشتری هست به هندوستان .

امیرخسرو (از رشیدی ).

واژه های قبلی و بعدی

واژه های همانند

۴۶۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه

واژه

معنی

قلعه نو بالا. [ ق َ ع َ ن ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهرنو بالاولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، در 78هزارگزی شمال باختری طیبات و سر را...

ترش آب بالا. [ ت ُ ب ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان شهاباد است که در بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند قرار دارد. کوهستانی و معتدل است و64 تن سکنه دارد....

برم شور بالا. [ ب َ شو رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 125 تن . آب آن از چاه و محصول آن غلات و صیفی جا...

چاه نو بالا. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر که در 117 هزارگزی جنوب خاور کنگان و2 هزارگزی شمال راه فرعی ...

چولهول بالا. (اِخ ) دهی است از دهستان بالا گریوه بخش ملاوی شهرستان خرم آباد. 400 تن سکنه دارد. از رودخانه ٔ چولهول آبیاری میشود. محصولش غ...

چهارده بالا. [ چ َ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهآباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند و 118 تن سکنه دارد. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است ....

خیرآباد بالا. [ خ َ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بویراحمدگرمسیری بخش کهگیلویه شهرستان بهبهان . واقع در کنارراه شوسه آرو به بهبهان . آب آن ...

داربلوط بالا. [ ب َ طِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بابالی ، بخش چقلوندی شهرستان خرم آباد. در شش هزارگزی شمال چقلوندی دوهزارگزی باختر راه فرعی چق...

خانقاه بالا. [ ن َ / ن ِ هَِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ملاء اعلی . || عالم بالا که آسمان است . (از برهان قاطع) (آنندراج ).

خانقاه بالا. [ ن َ / ن ِ هَِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان شرأبالا بخش وفس شهرستان اراک . واقع در 66 هزارگزی جنوب کمیجان ، کنار راه مالرو...

تعداد نمایش:

« قبلی ۲۳ ۲۴ ۲۵ ۲۶ ۲۷ صفحه ۲۸ از ۴۷ ۲۹ ۳۰ ۳۱ ۳۲ بعدی »

نظرهای کاربران

نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.

برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.

ورود