بانه
نویسه گردانی:
BANH
بانه . [ ن َ ] (اِخ ) دختر بهزبن حکیم . او روایت حدیث از برادرش عبدالملک بن بهزبن حکیم میکرد و حسین بن حسن بن حماد و هشام بن علی سیرافی و ابوبهز صقربن عبدالرحمن از او روایت کرده اند. (اعلام النساء ص 108).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
سایه بانه . [ ی َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان همت آباد شهرستان بروجرد، واقع در 12 هزارگزی جنوب خاوری بروجرد و 9 هزارگزی جنوب راه شوسه ، ه...
بعنه . [ ] (اِخ ) (پسر تنگی ) یکی از پسران رمون که از بندگان ایشبوشث بن یوناتان بود. وی با برادر خود ریکاب در عین ظهربخانه ٔ ایشبوشث درآم...