اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بایزید

نویسه گردانی: BAYZYD
بایزید. [ ی َ ](اِخ ) (سلطان ...) نام پسر کوچک سلطان سلیمان خان قانونی و برادر سلطان سلیم . او با برادر خود رقابت داشت و چون در 966 هَ . ق . از حکومت کوتاهیه معزول شد، با سپاهی به جنگ برادر رفت . سلطان سلیمان از طغیان فرزند برآشفت و سپاهی بدفع او روانه کرد. بایزید شکست خورد و چون نتوانست پدر را بر سر مهر آورد با چهار پسر و ده هزار تن از پادشاهان و ملازمان خود راه فرار پیش گرفت و از سرحد ارمنستان به خاک ایران آمد و نامه ای به شاه طهماسب نوشت و تقاضای پناهندگی کرد. شاه او را پذیرفت . بعداً به بهانه ٔ توطئه ای دستگیر و در شعبان 967 هَ . ق . به زندان انداخته شد و بعد او را تسلیم فرستادگان شاه سلیمان کردند و فرستادگان شاه سلیمان ، بایزید و چهار پسرش را در روز جمعه 22 ذی قعده ٔ 969 در میدان اسب قزوین خفه کردند و اجسادشان را به خاک عثمانی بردند. و رجوع به عالم آرای عباسی ص 96 و 100 و 103 و 116 و رجوع به زندگانی شاه عباس اول فلسفی ج 1 صص 192 - 194 و قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1232 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
بایزید. [ ی َ ] (اِخ ) پروانچی .از امرای زمان سلطان الغبیگ که از جانب او در هرات حکومت داشت و با میرزا یارعلی ترکمان نبردهائی نمود.رجوع ب...
بایزید. [ ی َ ] (اِخ ) انصاری . از صوفیه ٔ زمان اکبرشاه در افغانستان که ملقب به پیر روشن بود. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 ص 1235 شود.
بایزید. [ ی َ ] (اِخ ) نام پسر اولجایتو سلطان از سلسله ٔ ایلخانان مغول است . سلطان اولجایتو چهارپسر داشت : بسطام ، بایزید، ابوسعید، طیفور. بایزید...
بایزید. [ ی َ ] (اِخ ) یله . نام جد مولانا کوکبی است . (از مجالس النفائس ص 111).
بایزید. [ ی َ ] (اِخ ) قریه ای در خره ٔ بهار خال در قاینات . (یادداشت مؤلف ).
بایزید. [ ی َ ] (اِخ ) نام ناحیه و ولایتی در ترکیه ، نزدیک مرز قفقازیه و ایران و وان ، و سرچشمه های فرات در آن است . و رجوع به قاموس الاعل...
جامع بایزید. [ م ِ ع ِ ی َ ] (اِخ ) مسجد جامعی است در استانبول . این جامع را سلطان بایزید پسر محمد فاتح که از سلاطین بزرگ عثمانی (1482 - 1512...
سلطان بایزید. [ س ُ ی َ ] (اِخ ) رجوع به بایزید شود.
ابویزید طیقور بن عیسی البسطامی معروف به بایزید بسطامی از بزرگ‌ترین عارفان و بزرگان اهل تصوف است که در سال های 161 تا234 می زیسته و بیش از دیگران دارای...
پهلوان بایزید. [ پ َ ل َ ی َ ] (اِخ ) رجوع به بایزید و رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 444 شود.
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.