اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بباد رفتن

نویسه گردانی: BBAD RFTN
بباد رفتن . [ ب ِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) بهمراه باد رفتن گردوغبار و امثال آن . || کنایه از نابود شدن . از میان رفتن . ضایع شدن :
چو سرمه ای است غبار وجود من صائب
به باد میرود ازیک نفس کشیدن چشم .

صائب .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.