بتع
نویسه گردانی:
BTʽ
بتع. [ ب ُ ت َ ] (ع اِ) ج ِ ابتع. و ابتعون نیز جمع بُتَع است و در تأکید گویند: جاؤا کلهم اجمعون اکتعون ابصعون ابتعون . و این هم از اتباع اجمعون است که بدون ذکر آن مذکور نشود و بعد از ذکر اجمعون در تقدیم و تأخیر همه برابر است : و جأت النساء کلهن جُمَعَ کتعَ بصعِ،بُتع. (از منتهی الارب ). ج ِ ابتع: گویند جأت النَساء کلهن جُمعَ کُتعَ بُصع بتعَ. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
بطاء. [ ب ِ ] (ع مص ) درنگ کردن و آهستگی نمودن . (منتهی الارب ). درنگی شدن . (تاج المصادر بیهقی ). بُطء. و رجوع به این مصدر شود.
بطاء. [ ب َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ بطی ٔ. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). رجوع به بطی ٔ شود.