اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بخی

نویسه گردانی: BḴY
بخی . [ ب َ خی ی / ب َخ ْ خی ی ] (ع ص ) درهم بخی ؛ درهمی که بر آن کلمه ٔ بخ نوشته شده باشد. (ناظم الاطباء) (از معجم متن اللغة). و این درهم در مغرب است و گویندمنسوب بسوی بخ است که امیری بوده . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عنوان خود را اینجا وارد کنید... معنی کلمه "بخی " در واژه یزدی
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.