اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بد

نویسه گردانی: BD
بد. [ ب ُ ] ۞ (اِ) آتشگیره و آن چوب پوسیده یا گیاهی است که با چخماق آتش بر آن زنند. (از برهان قاطع) (از آنندراج ) (از انجمن آرا). گیاهی است که زیر چخماق نهندش تا آتش زود در آن گیرد و آن را پود و پوک و خف نیز گویند. (فرهنگ سروری ). هر آتشگیره ای مانند قو و چوب پوسیده و جز آن . (ناظم الاطباء). بود. پود. حراق . پُد. پیفه . (یادداشت مؤلف ). || خادم و خدمتکار. (برهان قاطع). نوکر و خادم . (ناظم الاطباء). || لته و رگوی نیم سوخته که بجهت آتشگیره مهیا کرده باشند. (از برهان قاطع). رگوی نیم سوخته که بجهت آتشگیره مهیا کرده باشند. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از انجمن آرا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
اندرزبد اسوارکان . [ اَ دَ ب َ اِ ] (اِ مرکب ) معلمین نظامی در دوره ٔ ساسانی . (تاریخ حقوق علی آبادی ).
چیز بد و عیبناک ناچار همیشه نزد صاحبش باقی مانده و صاحب باید آنرا تحمل و نگهداری کند چون کسی حاضر به پذیرفتن آن نیست .
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.