گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بدپسندی نویسه گردانی: BDPSNDY بدپسندی . [ ب َ پ َ س َ] (حامص مرکب ) پسندیدن بدیها. بدخواهی : نتوان برد جان مگر بدو چیزببدی و به بدپسندی نیز. نظامی .نیک نامی خواهی ای دل با بدان صحبت مداربدپسندی جان من برهان نادانی بود. حافظ.|| مشکل پسندی . دیرپسندی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود