اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بد خبر

نویسه گردانی: BD ḴBR
بد خبر. [ ب َخ َ ب َ ] (اِ مرکب ) خبر بد و ناخوش آیند :
وز آن پس شنیدم یکی بد خبر
کز آن نیز برگشتم آسیمه سر.

فردوسی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۰ ثانیه
بدخبر. [ ب َ خ َ ب َ ] (ص مرکب ) آنکه پیوسته خبر بد و ناخوش آرد : چون بوم بدخبرمفکن سایه بر خراب در اوج سدره کوش که فرخنده طائری .سعدی .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.