اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بذح

نویسه گردانی: BḎḤ
بذح . [ ب َ ] (ع اِ) کفتگی . شکاف . شق . (از اقرب الموارد). جای شقوق . (منتهی الارب ). جای شکافته . (شرح قاموس ). جای شقاق دست و پا. (ناظم الاطباء) ج ، بذوح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
بزه مند شدن . [ ب َ زَ / زِ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عنت . حنث . اثم . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). گناهکار گشتن . تح...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.