اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بران

نویسه گردانی: BRʼN
بران . [ ب َ] (پسوند) مزید مؤخر امکنه است از قبیل : بلم بران . ملبران . خابران . شابران . طابران . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
زبان بران . [ زَ ب ُ ](اِ مرکب ) جمع زبان بر و به همان معانی : زبان بران زمانه بگشتن اند مگوی که در زمانه منم همزبان خاقانی . خاقانی .رجوع ب...
علی آباد شاه بران . [ ع َ دِ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ابراهیم آباد بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع در 8 هزارگزی جنوب سعیدآباد و در سر راه...
بر آن بودن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) اعتقاد داشتن . عقیده داشتن . معتقد بودن . بصدد بودن . عزم داشتن . تصمیم کردن . سر آن داشتن . آهنگ آن داشتن ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.