اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بربخ

نویسه گردانی: BRBḴ
بربخ . [ ب َ ب َ ] (ع اِ) آب راهه ٔ سفالین غیرنمایان خلاجای که از بام تا زمین باشد. ج ، برابخ . (منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || نام وریدی که از کلیه بعنق شانه متصل است و آن دو بربخ است . (یادداشت بخط مؤلف ). و رجوع به بربخی شود. || نام تجویفی در زوج سیم دماغ . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به بربخی شود. || برابخ بول ؛ مجاری آن . (یادداشت بخط مؤلف ). در اصطلاح تشریح یکی از دو مجرایی است که بول را از کلیه ها بمثانه می آورند. (ناظم الاطباء). رجوع به برابخ شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
بَربَخ ، ابزار نجومی برای تسهیل رؤیت هلال ماه ، و لوله ای در برخی از دستگاههای مکانیکی . این واژه عربی است و در اصل از زبان مصر باستان گرفته شده است (...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.