اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بربر

نویسه گردانی: BRBR
بربر. [ ب َ ب َ ] (اِ) حجام و جراح و سرتراش . (ناظم الاطباء).
- بربرخانه ؛ بربر دکان . دکان سرتراشی . (ناظم الاطباء). سلمانی . آرایشگاه .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
بربر. [ ] (اِخ ) دهی است جزو بخش شهریار شهرستان تهران ، در جلگه واقع شده و معتدل است . سکنه ٔ آن 216 تن . آب آن از قنات و سیاه آب ابراهی...
بَرْبَر، عنوان‌ عمومى‌ قبایلى‌ در شمال‌ افریقا که‌ در منطقة وسیعى‌ از کرانه‌های‌ اقیانوس‌ اطلس‌ تا صحرای‌ افریقا پراکنده‌اند. این‌ پراکندگى‌ وسیع‌ و ن...
بربرها یا آمازیغ‌ها گروهی قومی و بومی مناطق شمال آفریقا، به‌ویژه در مراکش و الجزایر، و تونس و لیبی هستند. بیشینهٔ ایشان مذهب اسلام، مسیحیت و یهودیت دا...
بر بر افکندن . [ ب َ ب َ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیوند کردن درخت . بارور ساختن . تلقیح : دگر آنکه تا او را [ درخت نخل را ] بر برنیفکنند و پیوند ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.