برد
نویسه گردانی:
BRD
برد. [ ب َرَ ] (ع اِ) تگرگ . (مهذب الاسماء). تگرگ و یخچه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ژاله و تگرگ . (غیاث اللغات ). صاحب لغت نامه ٔ مقامات حریری برد را ژاله ترجمه کرده است . (از یادداشت مؤلف ). حب الغمام . حب المزن . حب . (یادداشت مؤلف ). واحد آن بردة. (مهذب الاسماء). || دندان معشوق . عرب دندان معشوق را به برد تشبیه کند بسبب صفا و آبداری . || رطوبتی است غلیظ که اندر پلک چشم گرد آید و بفسرد مانند تگرگ و بیشتر بر ظاهر پلک چشم افتد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد The Intermediate-Range Nuclear Forces Treaty به اختصار (INF Treaty) پیمانی است که بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد ...