بردا
نویسه گردانی:
BRDʼ
بردا. [ ب ُ رَ ] (ع اِ) تب از سردی . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
بردا. [ ب َ رَ ] (اِخ ) (نهر....) رودی که بر دمشق گذرد. (نخبةالدهر دمشقی ).
وادی بردا. [ ] (اِخ ) ناحیه ای است نزدیک دمشق . (نخبة الدهر دمشقی ص 199).
بردع . [ ب َ دَ ] (اِخ ) شهری است بزرگ (در قفقاز) بانعمت بسیار و قصبه ای در آن است و مستقر پادشاه این ناحیت است و او را سوادی است خرم و ...