اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

برداری

نویسه گردانی: BRDʼRY
برداری . [ ب َ ] (حامص مرکب ) برداشتن . برداریدن . و چون به کلمات دیگر پیوندد معنی حاصل مصدری از مجموع برآید چنانکه در ترکیبات ذیل :
- باربرداری . بهره برداری . پسه برداری .خاک برداری . شن برداری . عکس برداری . کلاه برداری . گودبرداری . نقشه برداری . و رجوع به هریک از این ترکیبات در جای خود شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
گرده برداری، برگردان واژه به واژه یک عبارت از یک زبان به زبان دیگر مانند سیب زمینی‌ که گرته برداری شده از "pomme de terre" در زبان فرانسه است، (به انگ...
گرده‌برداری به‌معنی طراحی کردن .نوعی عکس برداری با خاکه ٔ زغال و جز آن. رک. گرده برداشتن.
نقشه‌برداری به علم اندازه‌گیری دقیق و تعین موقعیت نسبی عوارض روی سطح زمین اطلاق میشود. از این تعریف ساده چنین استنتاج می‌شود که هدف، تعیین مختصات نقاط...
فرمان برداری . [ ف َ مام ْ ب ُ ] (حامص مرکب ) فرمان بری . فرمان به جا آوردن . (یادداشت به خط مؤلف ) : در ریاضت و تعلیم او و شرایط خدمت و لوا...
نگاشتن از روی دستنوشت، نسخه قدیمی کتاب، امضاء، رقم و جز آن
بهره برداری بهینه. بهره برداریِ (استفادهٌ) صحیح، بهره برداریِ به کمالِ مطلوب، بهره برداریِ کم هزینه. مترادفِ انگلیسی واژهٌ «بهینه» در اینجا «Optimal» ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.