برم
نویسه گردانی:
BRM
برم . [ ب َ ] (اِخ ) شهرت یوسف بن ابراهیم است که او از خراسان بود و بر خلیفه محمد مهدی خروج کرد و گروه بسیاری بر او گرد آمدند و مروالرود و طالقان و جوزجان و پوشنج را تسخیر کرد. المهدی ، یزیدبن مزید شیبانی را بجنگ او فرستاد، یزید بر برم غلبه کرد و اورا باسارت نزد المهدی فرستاد و بسال 160 هَ . ق . باهمراهانش بر جسر دجله بدار آویخته شد. (از اعلام زرکلی ج 9 ص 280 از الکامل ابن الاثیر و النجوم الزاهرة).
واژه های همانند
۲۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
برم سبز. [ ب َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان طیبی گرمسیری بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . سکنه ٔآن 600 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلا...
برم سیاه . [ ب َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بکش بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . سکنه 249 تن . آب آن از چشمه ومحصول آن غلات است . (ا...
چاه برم . [ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است از قراء توابع لارستان فارس ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 132).
برم دلک . [ ب َ م ِ دِ ل َ ] (اِخ ) موضعی است تقریباً در دوفرسنگی مشرق شیراز در پایه ٔ کوهی که از قصر ابونصر بدانجا میروند. در دامنه ٔ آن کوه ...
برم مرغابی . [ ب َ م ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چرام بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان . سکنه ٔ آن 100 تن . آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، ...
برم شور بالا. [ ب َ شو رِ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 125 تن . آب آن از چاه و محصول آن غلات و صیفی جا...
برم شور پائین . [ ب َ شو رِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان شیراز. سکنه ٔ آن 152 تن . آب آن از چاه و محصول آن غلات و ...
کاسه کجا برم . [ س َ / س ِ ک ُ ب َ رَ ] (جمله ٔ فعلیه ٔ سوءالی ، اِ مرکب ) کنایه از مهمان طفیلی است یعنی شخصی که هر روز بوسیله ٔ شخص دیگر به ...