اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بریان گشتن

نویسه گردانی: BRYAN GŠTN
بریان گشتن . [ ب ِرْ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) بریان شدن . کباب شدن . برشته گشتن :
دلش نالان و چشمش زار و گریان
جگر از آتش غم گشته بریان .

نظامی .


و رجوع به بریان و بریان شدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.