گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بزرگ کردن نویسه گردانی: BZRG KRDN بزرگ کردن . [ ب ُ زُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تعزیز.تعظیم . تمجید. (منتهی الارب ). تفضیل . تبجیل . (یادداشت بخط دهخدا). احترام کردن . عزیز داشتن : ز بس که اهل هنر را بزرگ کرد و نواخت بسی نماند که هر ناقصی کند کامل .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود