گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بزرگ نسب نویسه گردانی: BZRG NSB بزرگ نسب . [ ب ُ زُ ن َ س َ ] (ص مرکب ) طرماح . عصر. (منتهی الارب ). بزرگ نژاد. بزرگ زاده . با نسب عالی : هوای صحبت آن ماهروی غالیه موی هوای خدمت آن خواجه ٔ بزرگ نسب .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود