بزونه
نویسه گردانی:
BZWNH
بزونه . [ب ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) بلغت زند و پازند بمعنی زانو باشد که بعربی رکبه خوانند. (برهان ) (انجمن آرای ناصری )(آنندراج ). بلغت زند، رکبة. زانو. (ناظم الاطباء).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.