اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بستی

نویسه گردانی: BSTY
بستی . [ ب ُ ] (اِخ ) ابوالفتح علی بن محمد بستی که شاعر و کاتبی بی نظیر و در صنعت تجنیس او را یدی طولا بوده و ابوعمران موسی بن محمدبن عمران طولقی در مدح ابوالفتح بستی گفته :
اذا قیل ای الارض فی الناس زینة
اجبنا و قلنا ابهج الارض بستها
فلو اننی ادرکت یوماً عمیدها
لزمت یدا لبستی دهراً و بستها.
مؤلف گوید: ابن خلکان در وفیات الاعیان شرحی از نظم و نثر ابوالفتح بستی توصیف و بعضی از آن را ایراد کرده و گوید در اول دیوان نسبت او را اینطور نوشته دیدم : «انه ابوالفتح علی بن محمدبن الحسین بن یوسف بن محمدبن عبدالعزیز الکاتب الشاعر». و از مشاهیر ابیات بستی است :
اذا حسست فی لفظی فتورا
وحفظی والبلاغة والبیان
فلا ترتب بفهمی ان رقصی
علی مقدار ایقاع الزمان .

(از مرآت البلدان ج 1: بست ).


و رجوع به لباب الالباب و معجم البلدان و الذریعه ج 9 و ریحانة الادب و معجم المطبوعات و یتیمةالدهر ثعالبی ج 4 ص 204 و تاریخ گزیده و تتمه ٔ صوان الحکمه و اعلام زرکلی و ابوالفتح بستی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
بصطی . [ ] (ع اِ) قبلان بصطی . پلنگ . (دزی ج 1 ص 92). در ترکی قَپلان بمعنی ببر. (دزی ج 2 ص 305).
علی بسطی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن محمدبن محمدبن علی قرشی بسطی اندلسی مالکی ، مشهور به قلصادی و ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحس...
علی بسطی . [ ع َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) ابن موسی بن عبداﷲ لخمی بسطی ، مشهور به قرباقی . رجوع به علی لخمی شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.