بشمار
نویسه گردانی:
BŠMAR
بشمار. [ ب ِ ] (فعل امر) امر از شمردن . کلمه ای است اصطلاحاً در جواب نفرینها که دسته جمعی انجام گیرد، داده میشود. چنانکه گوینده ای فریاد میکند: بر بنی امیه لعنت . شنوندگان گویند: بشمار.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
بشمار. بِش باد. بر او/برو باد! سرمنبر: لعنت بر فلان! حضار: بشمار (بِش باد)، بر او باد.
بشمار آمدن . [ ب ِ ش ُ م َ دَ ] (مص مرکب ) بحساب آمدن . در عداد قرار گرفتن . اعتداد. (منتهی الارب ). و رجوع به شمار و شمردن و شماردن شود.
بشمار آوردن . [ ب ِ ش ُ وَ دَ ] (مص مرکب ) شمردن . اعتداد.(منتهی الارب ) (زوزنی ) (ترجمان القرآن ). احتساب . (ترجمان القرآن ). و رجوع به شمار و شم...