اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بضة

نویسه گردانی: BḌ
بضة. [ ب َض ْ ض َ ] (ع اِ) زن تنک پوست آکنده گوشت . (منتهی الارب ). زن نازک پوست . (مهذب الاسماء). باضة. بضباضة. بضیضة. و رجوع به مترادفات کلمه شود. || شیر ترش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۲ ثانیه
بزه مند شدن . [ ب َ زَ / زِ م َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عنت . حنث . اثم . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (تاج المصادر بیهقی ). گناهکار گشتن . تح...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.