اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بعاع

نویسه گردانی: BʽAʽ
بعاع . [ ب َ ] (ع اِ) تره است نرم . (آنندراج )(منتهی الارب ). یک نوع تره ٔ نرم . (ناظم الاطباء). || گرانی ابر از باران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || رخت جهاز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جهاز. (اقرب الموارد). || متاع . (اقرب الموارد) ۞ . || متاع افتاده ٔ روز غارت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || القی علیه بعاعه ؛ ای نفسه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || القی السحاب بعاعه ؛ همه ٔ باران خود را ریخت آن ابر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
بعاع . [ ب َ ] (ع مص ) پیوسته باریدن ابر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و رجوع به بَعّ شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.