اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بقور

نویسه گردانی: BQWR
بقور. [ ب ُ ] (ع اِ) ج ِ بَقَر گاو، خواه نر خواه ماده . (آنندراج ). گاوان . (مؤید الفضلاء) : از صهیل خیول و رغاء جمال و شهیق و زئیر سباع وکلاب و خوار بقور و تغاد اغنام . (جهانگشای جوینی ).
این اسد غالب شدی هم بر بقور
گر نبودی نوبت آن گاو زور.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
بغور. [ ب ُ ] (ع مص ) افتادن پروین و دلیل باران گردیدن . (از ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). فرورفتن پروین و برانگیختن باران و دلیل بودن ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.