اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بگماز کردن

نویسه گردانی: BGMAZ KRDN
بگماز کردن . [ ب ِ / ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب )مجلس شراب داشتن . (از برهان ). مجلس شراب داشتن و مهمانی نمودن . (ناظم الاطباء). بزم شراب داشتن . (از رشیدی ). کنایه از مجلس شراب داشتن . (جهانگیری ) (انجمن آرا). ضیافت دادن . مهمانی کردن . می گساردن :
یکی بزم سام آنگهی ساز کرد
سه روز اندران بزم بگماز کرد.

فردوسی (از جهانگیری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.