بل
نویسه گردانی:
BL
بل . [ ب ِ ] (اِخ ) گرترود مارگارت . دختر توماس بل . بانوی سیاح و باستان شناس انگلیسی و از مأمورین دولت بریتانیا در شرق نزدیک . وی در سال 1868 م . در دورهام متولد شد و پس از اتمام تحصیلات خود در کوئین کالج و دانشگاه آکسفورد (1888 م .) مدتی مسافرت کرد، و مسافرتی نیز به دوردنیا نمود و مدتها در رومانی و ایران توقف کرد. بسبب علاقه ای که به شرق نزدیک داشت ، زبانهای فارسی و عربی را آموخت . زنی بی باک بود و در ایران ، آسیای صغیر، سوریه و صحرای عربستان مسافرتهای فراوان کرد که شرح آنها را در آثار خود آورده است . در جنگ بین الملل اول بخدمت دولت بریتانیا درآمد، و در سال 1915 م . عضو اداره ٔ جاسوسی در ممالک عربی گردید، و رابط بین بعضی از سران عرب با بریتانیا بود. بعد از جنگ در بغداد اقامت گزید، و در تأسیس مملکت عراق و رسیدن فیصل اول به سلطنت در سال 1926م . مؤثر بود. بقیه ٔ عمر را صرف تأسیس و اداره ٔ موزه ٔ ملی باستانشناسی بغداد کرد و بسال 1921م . در بغداد درگذشت . از آثارش یکی سفرنامه (1894 م .) است که بعداً در سال 1928 م . بنام مناظرایرانی بچاپ رسید، و دیگر کاخ و مسجد اخیضر (1914 م .) و اشعاری از دیوان حافظ (1897م .). منتخبی از نامه های وی در 1927م . بعنوان نامه های گرترود بل انتشار یافت . (از دایرةالمعارف فارسی ) (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های همانند
۳۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
بل کردن . [ ب َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه ، گوشها را بل کردن ، راست ایستانیدن گوش برای بهتر شنیدن . راست و پهن کردن گوش . (یادداشت ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بل گرفتن . [ ب ُ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) دولک یا توپ بازی چلتوپ را از هوا گرفتن . (از فرهنگ لغات عامیانه ). دولک را از هوا گرفتن . از هوا گرفت...