بلافصل 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        BLAFṢL 
    
							
    
								
        بلافصل . [ ب ِ ف َ ] (ص  مرکب ) (از: ب  + لا(نفی ) + فصل ) بی فاصله . بلافاصله . (فرهنگ  فارسی  معین ). متصل . غیرمنقطع. پیوسته .
-  اعقاب  بلافصل  ؛ فرزندان  مستقیم .
-  خلیفه ٔ بلافصل  ؛ خلیفه  و جانشین  بدون واسطه .
-  فرزند بلافصل  شخص  ؛ فرزند مستقیم  وی .
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        همتای پارسی این ترکیب عربی، این است: کازاژ (پارتی: کذاژ każāž) ***فانکو آدینات 09163657861