اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بلبشو

نویسه گردانی: BLBŠW
بلبشو. [ ب َ ب َ / ب ِ ب ِ ] (اِ) از اتباع است ، و شاید در اصل بِهِل و بِشو باشد یعنی بنه و برو. (یادداشت مرحوم دهخدا). هرج ومرج . شلوغ . شلوغ پلوغ . بی نظم . شلوغیی که درآن کسی به فکر کسی نباشد. (از فرهنگ فارسی معین ).
- اوضاع بلبشو ؛ اوضاع درهم و برهم .
- بلبشوبازی درآوردن ؛ شلوغ کردن . ازدحام کردن بطوری که کسی در فکر کسی نباشد. (از فرهنگ عوام ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
فریده امیری
۱۳۹۴/۱۲/۱۲ Iran
0
0

بَل (ریشه: زبان دری): گِل
بَش(ریشه: زبان دری): (بَشو) بخ معنای بِشو
بشو: فعل امر شدن
بَل بَشو(بلبشو ): درهم، زمانی که ناخواسته چیزی ازشکل خود خارج می شود

فریده امیری
۱۳۹۴/۱۲/۱۲ Iran
0
0

بَل (ریشه: زبان دری): گِل
بَش(ریشه: زبان دری): (بَشو) به معنای بِشو
بشو: فعل امر شدن
بَل بَشو(بلبشو ): درهم، زمانی که ناخواسته چیزی ازشکل خود خارج می شود

ناشناس
۱۳۹۹/۱۰/۲۱
0
0

معنی بلبشو: مرحوم دهخدا حدس می زند که بلبشو به معنی بِهل و بشو است ولی در آذربایجان بالباس شو (آمدن بالباسهای کُرد مسلح آذربایجان غربی برای غارتگری) معروف است و به عنوان هرج و مرج به کار میرود. علی القاعده حرف س ساکن وسط آن ساقط شده و بالباشو/ بلبشو شده است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.