اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بنده کردن

نویسه گردانی: BNDH KRDN
بنده کردن . [ ب َ دَ / دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رام کردن . مطیع کردن :
خیل سخن را رهی و بنده ٔ من کرد
آنکه ز یزدان بعلم و عدل مشار است .

ناصرخسرو.


ملک آزادی نخواهی یافت جز افنای جان
هر دو عالم بنده ٔ خود کن به استظهار دل .

سعدی .


گر بنده کنی به لطف آزادی را
بهتر که هزار بنده آزاد کنی .

علاءالدوله ٔ سمنانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.