گفتگو درباره واژه گزارش تخلف بنی نویسه گردانی: BNY بنی . [ ب ُ ن َی ْ ی ] (ع اِ مصغر) بکسر مصغر ابن . پسرک . پسرو. (از فرهنگ فارسی معین ) : آن جایگاه کانجمن سرکشان بودتو بوفلانی آن دگران ابنه و بنی .منوچهری . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه واژه معنی بنی کاوان بنی کاوان . [ ب َ ] (اِخ ) نام جزیره ای است . و ابن عثمان برادرش حکم بن ابی العاص را با لشکر از عبدقیس و... بفرستاد و جزیره ٔ بنی کاوان بستدن... بنی فاطمه بنی فاطمه . [ ب َ طِ م َ ] (اِخ ) سادات و ذراری سرور کائنات صلوات اﷲ علیه و آله . چه اولاد آن سرور منحصر شد به اولاد فاطمه علیهاالسلام و از س... بنی قریظه بنی قریظه . [ ب َ ق ُ رَظَ ] (اِخ ) نام قومی از یهود نزدیک مدینةالرسول و غزوه ٔ بنی قریظه در سال پنجم از هجرت در اواخر ذی قعده و اوائل ذی حج... بنی شیبان بنی شیبان . [ ب َ ش َ ] (اِخ ) نام قبیله ای از قبایل عرب . (الانساب سمعانی ) : ایاس بن قبیصه را بفرستاد به بنی شیبان و آنرااز ایشان بازخواست... بنی طولون بنی طولون . [ ب َ ] (اِخ ) (254 - 292 هَ . ق .) طولون از غلامان امرای سامانی است که او را حکمران سامانی بخارا بعنوان هدیه پیش مأمون فرستا... بنی مروان بنی مروان . [ ب َ م َ ] (اِخ ) رجوع به آل مروان شود. بنی یعفور بنی یعفور. [ ب َ ی َ ] (اِخ ) حکامی که از سال 247 تا 345 هَ . ق . در صنعا و یمن حکمرانی کردند. اولین آنها محمدبن یعفور (247 هَ . ق .) و آخری... بنی امیّه بنی امیّه . [ ب َ اُ م َی ْ ی َ ] (اِخ ) رجوع به امویان شود. بنی النضیر بنی النضیر. [ ب َ نِن ْ ن َ ] (اِخ ) غزوه ٔ بنی النضیر در سال چهارم از هجرت بودو آنان یهودان بودند. پس از آنکه پیغمبر زمین بنی النضیر را فتح ... بنی حسنویه بنی حسنویه . [ ب َ ح َ ی َ ] (اِخ ) رجوع به آل حسنویه شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۱۵ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود