اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بوا

نویسه گردانی: BWʼ
بوا. [ ب َوْ وا ] (ع اِ) گویا مخفف بویا بمعنی معطر باشد. گوز بوا. قصب بوا؛ قصب الزیره . قصب الطیب . (یادداشت بخط مؤلف ).
جوز بوا؛ جوز هندی . (از ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
پاوین سو بوآ. [ وی ی ُ ] (اِخ ) ۞ کمون ولایت سِن از ناحیه ٔ سَن دُنی دارای 14334 تن سکنه .
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.