اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

بوسه چین

نویسه گردانی: BWSH CYN
بوسه چین . [ س َ / س ِ ](نف مرکب ) برگزیننده ٔ بوسه . (ناظم الاطباء). برگزیننده ٔ بوسه . بوسه گیر. (فرهنگ فارسی معین ) :
دلهای خون آلود بین بر خاک راهت بوسه چین
من خاک آن را هم همین بوسی تمنا داشته .

خاقانی .


از هم عنانیش نفس برق سوخته است
پایی که بوسه چین ز رکابش شوم کجاست .

صائب (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.